برای رسیدن به اولین گروه از چادرهای عشایری خیلی نیازی به در نوردیدن جاده های خراسان رضوی نیست! گرچه عشایر خونگرم و پرتلاش و هم استانی های عزیز چادرنشین بخاطر سبک زندگی و قشلاق و ییلاق در اقصی نقاط خراسان رضوی پراکنده شده اند اما در همین نزدیکی مشهد، شماری از آنان به روزمرگی هایشان مشغول هستند.
نخستین چادرهای عشایری را پس از عبور از آخرین حصارهای گلبهار مشاهده می کنم. ناسازگاری و تضاد زیست سنتی و انبوه آپارتمان های گلبهار به عنوان نمادی از زندگی شهرنشینی، آدمی را به اندیشه وا می دارد. به محض ورود به محوطه میانی چادرها، سگ های نگهبان حمله ور می شوند به گونه ای که جرات پیاده شدن از خودرو را ندارم. عصرگاه تابستان است و اغلب مردان یا به چرای دام ها رفته و یا دنبال سایر امورات جاری به شهر رفته اند. شماری از زنان، با لباس های محلی، جلوی چادرها و در خنکای سایه ها نشسته و کنجکاوانه براندازم می نمایند. چند کودک نیز اضافه می شوند. صدای اهالی را می شنوم که مدام می گویند: سگ ها بی آزارند!. تقریبا ۵ چادر عشایری اینجا برپا شده و یکی دو پرچین نیز برای دام ها درنظر گرفته شده است. تعدادی تانکر آب نیز جانمایی شده است. در دامنه تپه کوچکِ جنب این محوطه، گله ای از گوسفندان آرایش زیبایی گرفته و سمت دیگر، ساختمان شیک دانشگاه آزاد گلبهار طنازی ها دارد!. معمولا عشایر خراسان رضوی درون کوچ هستند لذا در نزدیکی شهرها و روستاها و... به منظور دسترسی آسان تر به امکانات رفاهی مستقر می گردند.
آقای مرادی با وانتش سر می رسد. ۵۰ ساله است و اهل سرخس. با دست به چند چادر بالاتر اشاره می کند و می گوید: این دوستان؛ کرمانج هستند و چادرهای این طرف، متعلق به ماست که از سرخس آمده ایم. البته همنشینی ما چندین ساله است و حالا دوست و رفیق و همسایه قدیمی به حساب می آییم.
اولین پرسشی که به ذهنم خطور می کند؛ پیرامون مسائل بهداشتی از جمله حمام است. مرادی؛ در این باره توضیح می دهد: خب! گرد و خاک صحرا و سر و کله زدن با دام و گله و... به هر حال آلاینده هایی دارد. برای حمام به چناران مراجعت می کنیم. البته عشایر کرمانج در چناران منزل مسکونی دارند و با توجه به نزدیکی این شهر، مشکلات شان کمتر است اما برای ما که منزل در سرخس است، بایستی به حمام های سطح شهر رجوع کنیم. وقتی سئوال می کنم که آیا امکان جانمایی حمام صحرایی سیار وجود ندارد و امور عشایری تا حالا برای رفع مشکل حمام که سنگ بنای بهداشت و نظافت فردی است - مثل جانمایی حمام سیار- تدبیری نیاندیشیده، به خنده ای معنادار اکتفا می کند.
در ادامه گپ و گفت با آقای مرادی می پرسم: یادم است که سال های قبل عشایرنشینان توسط گروه های سیار پزشکی مورد معاینه و ویزیت دوره ای قرار می گرفتند. آیا اکنون نیز و به ویژه در شرایط کرونایی، وضعیت بهداشت و درمان عشایر توسط متولیان بهداشت و درمان رصد و مورد پایش قرار می گیرد؟
وی پاسخ می دهد: خیر! مثل اغلب هموطنان از بیمه کشاورزی برخورداریم که البته خیلی کاربردی ندارد!. اینجا از پزشک سیار خبری نیست! حتی سال های گذشته برای دام ها، دام پزشک می آمد و بیماری دام های مان مورد پایش قرار می گرفت. اکنون با توجه به بحث کرونا؛ چندین ماه است که همان دام پزشکان نیز مراجعه نداشته اند.
واکسیناسیون دام ها برای عشایر بی اندازه اهمیت دارد. عشایر با دام، زنده اند و معیشت شان از دیرباز در دام داری نهادینه شده، لکن امسال عدم حضور برای واکسیناسیون باعث شده تا تلفات دامی داشته باشیم.
از وی نحوه تامین آب را پرس و جو می نمایم. مرادی در این باره اظهار کرد: مشکل عمده ما تامین آب است. اداره امور عشایری تنها کاری که کرده یکی دو تا تانکر در اختیار ما قرار داده که البته ناکافی است. دیگر تانکرها را خودمان تهیه کرده ایم. آب شرب را از مناطق روستایی و شهری با ماشین آورده، و برای تامین آب دام ها نیز توسط تانکرهای خصوصی آب را خریداری می نماییم.
از نحوه حمایت های اداره امور عشایری سئوال می کنم. می گوید: اداره امور عشایری حمایت چندانی ندارد. برای تامین آذوقه دام ها البته بسته هایی درنظر گرفته شده، که ناکافی است. مازاد آذوقه را بصورت آزاد تهیه می کنیم که هزینه های سنگینی دارد. یک کیلو جو سهمیه امور عشایری کیلویی ۲۴۰۰ تومان است و سهمیه آزاد که سر به فلک می کشد. اداره امور عشایری بتواند آذوقه و خوراک دام عشایر را با قیمت تعاونی تامین کند؛ کمک بسیار بزرگی کرده است.
لابلای گفتگو؛ همسر آقای مرادی نیز وارد بحث می شود. بانوی مهربان و خنده روی عشایری که با ۵۰ سال سن نمادی از سخت کوشی و صبر وتحمل است. ناشکر نیست اما گلایه ها دارد. می گوید: اغلب هزینه های ما صرف تامین آذوقه و موارد بهداشت و درمان دام می شود. دام سرمایه اصلی ماست اما برای خرید دارو و یا واکسن های مورد نیاز مجبوریم تا چند راس دام را بفروشیم که بتوانیم از پس هزینه ها بر بیاییم. هزینه دام پزشک را بصورت آزاد متقبل می شویم. نرخ داروها و واکسن ها بصورت آزاد است. دولت می تواند در این موارد از عشایر حمایت کند.
وی می افزاید: اشتغال زایی که شاخ و دم ندارد. پیشینه ما دامداری است و حدود چهل سال یعنی از نوجوانی به دامداری مشغولیم. اگر مورد حمایت واقع شویم علیرغم مشکلات زندگی عشایری، اما دامداری؛ درآمدزاست. وقتی هزینه تامین دارو و واکسن را نداریم نتیجه این می شود که امسال ۵۰ راس از ۶۰۰ گوسفند تلف می شود. بخش عمده ای از گوشت استان توسط عشایر تامین می شود. از طرفی جوان های ما شغل دارند. اگر دامداری نکنیم این تعداد جوان با مهاجرت به شهرها فقط بر آمار بیکاران می افزایند. اما می بینیم که حتی دام پزشک را خودمان باید از مشهد یا چناران با سلام و صلوات و نرخ آزاد بیاوریم. حتی هزینه رفت و آمدشان را می دهیم. الان که به واسطه کرونا مدتهاست کسی برای پایش دام نیامده است. گرچه خوشبختانه بر اساس اعلام مسئولان اداره امور عشایری تاکنون کرونا مشاهده نشده است.
مشکلات دیگری نیز مطرح می شود که اهمیت کمتری دارد. تامین سوخت یکی از این مشکلات است. از خانواده آقای مرادی خداحافظی می کنم و محل را ترک می کنم.
- ۳۵ هزار نفر جمعیت عشایری استان در قالب هفت هزار خانوار عشایری خراسان رضوی شامل ۳۵ طایفه کوچرو هستند. این تعداد معادل ۵۱ صدم درصد جمعیت ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفری خراسان رضوی را تشکیل میدهند و ۹۰۰ هزار راس دام آنها معادل ۱۵ درصد از کل دامهای استان است. عشایر خراسانی با تولید سالانه ۱۲ هزار تن گوشت قرمز، ۱۷ هزار تن فراورده دامی شامل شیر، روغن، پشم، کرک و کود حیوانی و ۴۱ هزار و ۸۰۰ مترمربع صنایع دستی شامل گلیم، قالیچه، فرش و تابلو فرش نقش به سزایی در اقتصاد خراسان رضوی ایفا میکنند. کوچ عشایر بصورت درون کوچ و برون کوچ است.
انتهای پیام/
نظر شما